رهپویان7 ستاره آسمان

02188546152

موفقیت یک انتخاب است !

معرفی کتاب زنان بدون مرز

 

معرفی کتاب زنان بدون مرز

زنان بدون مرز نوشته جولیا پیرپونت با ترجمه عباس گودرزی منتشر شده است. در این کتاب سرگذشت زنانی را می‌خوانید که دنیا را به جایی بهتر تبدیل کردند.

این کتاب از رشادت‌های زنانی حرف می‌زند که شجاعانه کلیشه‌های جنسیتی را در زمان خود شکستند و اگر چنین نمی‌کردند، اکنون دنیای ما بسیار بدتر از آنچه هست، می‌بود. فهرست عرضه شده در این کتاب کوچک، تنها صد زن را معرفی می‌کند، و به هیچ‌وجه کامل و قطعی نیست. نویسنده درباره نوشتن این اثر می‌گوید: « من و کیتلین مک‌کنا، ویراستار اثر، ابتدا با جمع‌آوری چند تن از زنانی شروع کردیم که به ما الهام داده و درعین‌حال، به چالش کشانده بودند. پس از دیگران کمک گرفتیم و دوستم، جنیفر رایس۲ اهل اوستین، شرلی چیشولم را به ما معرفی کرد؛ اولین زن سیاه‌پوستی که به کنگرۀ امریکا راه یافت و روی بورد تبلیغاتی‌اش چنین نوشته بود: «چیشولم، آماده‌ای یا نه؟» چون برای او اهمیتی نداشت که دیگران چه فکر کنند. همچنین، آن ریچاردز، چهل‌وپنجمین فرماندار تکزاس، به ما نشان داد که «همۀ پست‌ها را به زنان داده بود.» وقتی منجیت تهاپ به‌عنوان تصویرگر به ما ملحق شد، او نیز کسانی مثل هنرمند سرشناس ژاپنی، یایویی‌کوزاما، و فعال اجتماعی، مارشا پی. جانسون، را معرفی کرد. در ادامه، کیتلین از دوستانش در انتشارات رندوم هاوس کمک خواست و آن‌ها فهرستی طولانی از زنان تأثیرگذار را در اختیار ما گذاشتند. جالب است که پنج نفر کاترین هپبورن را پیشنهاد داده بودند و هشت نفر هم ماری کوری را. وقتی فهرست اسامی تا مرز چهارصد نفر رسید، ناچار و ناخواسته به کار ناخوشایند حذف روی آوردیم. ولی تعدادی که در نهایت باقی ماندند از سرتاسر جهان هستند و به لحاظ زمانی، گستره‌ای از شاعر یونانی، سافو، (متولد ۶۳۰ قبل از میلاد) گرفته تا کسانی مثل ملاله یوسف‌زای (فعال پاکستانی متولد ۱۹۹۷) را که نزدیک به دوران خودمان هستند، شامل می‌شود.»

آشنایی با بشگاه بانوان موفق ایران زمین (کلیک کنید )

در فهرست کردن زنان این کتاب، از روش کتاب کاتولیکیِ یک قدیس برای یک روز استفاده شده است؛ به‌این‌معنا که هر روز برای تقویت روحیه و الهام‌بخشی می‌توان شرح حال یک نفر را خواند. پس به هر شخصیتی که ذکرش در این کتاب آمده یک روز نکوداشت اختصاص یافته است. بخشی از کتاب زنان بدون مرز

فروغ فرخزاد

حامی صداهای آزاد

متولد ۱۹۳۵/ ۱۳۱۳ هـ. ش، ایران/ روز نکوداشت: سیزدهم فوریه/ بیست‌وچهارم بهمن

فروغ زنی مطلقه بود و در مورد احساسات عاشقانه می‌نوشت؛ زنی ایرانی بود که در مورد رنج‌های این مقام می‌سرود («کن طلب حق خود، ای خواهر من!»). کاغذهای ارزان قیمت را در حجم زیاد می‌خرید و هزاران سطر شعر می‌نوشت و هرگز آن‌ها را چاپ نمی‌کرد. ولی اندکی را هم که منتشر کرده بود، برایش لقب سیلویا پلات ایران را به بار آورده بود. نامزد سابقش ابراهیم گلستان، پس از ۵۰ سال از مرگ نابه‌هنگام فروغ (در ۳۲ سالگی بر اثر تصادف)، چنین می‌گوید: «من هرگز ندیدم که او در حال نوشتن و فعالیت نباشد. آری، او چنین بود.» فرخزاد رابطه‌اش با شعر را این‌گونه توصیف می‌کرد: «نیازی حیاتی، در حد خوردن و خوابیدن. چیزی مثل نفس کشیدن.» او در تهران متولد شد، ولی به اروپا سفر می‌کرد تا به قول خودش، «یک زن یا، به‌عبارتی، یک انسان بشود.» اما هربار طاقت غربت نداشت و زود به وطن بازمی‌گشت. در زمان مرگش، او در حال تمرین برای ایفای نقش اصلی نسخۀ ترجمه‌شده از نمایشنامۀ سنت ژان، اثر جرج برنارد شاو بود که می‌بایست در تهران اجرا می‌شد. در جایی نوشته است: «با وجود همۀ مشکلات، من تهران خودمان را دوست دارم، و در آنجاست که زندگی‌ام معنی و هدف می‌یابد... من آن غروب‌های حزن‌انگیز، جاده‌های گل‌آلود، و آن مردم ساده و بیچاره و درمانده را دوست دارم، همه را.»