هفت نکته که مدیرعامل با تجربه و حرفهای میداند , و مدیر عامل جوان به تدریج یاد میگیرد
2 دقیقه مطالعه
مدیرعامل یا (Chief Executive Officer (CEO بالاترین مدیر اجرایی در یک شرکت است که مسئولیتهای اصلیاش توسعه و پیادهسازی استراتژیهای سطح بالا، تصمیمگیریهای اصلی شرکت، مدیریت کل عملیات و منابع شرکت و عمل کردن بهعنوان نقطه اصلی ارتباط بین هیئت مدیره و عملیات شرکت است.
کسانی که به تازگی و برای نخستین بار در جایگاه مدیرعامل قرار میگیرند، با شگفتیهایی روبرو میشوند که هرگز انتظار آن را نداشتهاند. این افراد میتوانند مدیران و اعضا هیات مدیره شرکت باشند و یا برای اولین بار وارد یک سازمان و شرکت شده یا کسب وکار جدیدی برای خود ایجاد کرده باشند. این شگفتیها هم برای آنهایی که قبلاً در همان سازمان مشغول به کار بودهاند و هم کسانی که از بیرون سازمان آمده و به مدیرعاملی منسوب شدهاند، وجود دارند شما با کسب این جایگاه با بسیاری از چالشها مواجه میشوید. تحلیل وضعیت مالی شرکت، تحلیل منابع انسانی، استراتژیها و برنامهریزیها در سطوح مختلف، تعامل با هیات مدیره و … یک سازمان و شرکت زمانی دچار نابودی میگردد که مدیران ارشد آن سازمان توانایی مدیریت نداشته باشند. از طرف دیگر اوج شکوفایی، توسعه و سودآوری هر کسب و کار و سازمانی ارتباط مستقیمی به تواناییها و مهارتهای مدیران ارشد و مدیران عامل آن دارد. لذا میتوان گفت مدیرعاملی صرفاً یک جایگاه نیست بلکه تخصصی حرفهای است.
با دوره غیر حضوری و پروژه محور پرورش مدیر عامل حرفه ای آشنا شوید
اگر قرار است شما نیز به عنوان مدیر عامل یک مجموعه شروع به کار نمایید بهتر است هفت نکته زیر را به دقت مطالعه نمایید . نکاتی که یک مدیر عامل حرفه ای به خوبی آنها را نمی داند
1-شما وقت کافی برای ادارهی شرکت ندارید؛ چون انتظارات و دردسرهای حاشیهای از شما، در بیرون و داخل شرکت، بسیار بیشتر از چیزی است که پیش از این گمان میکردهاید.
2-دستور دادن کار بسیار پرهزینهای است. بر خلاف انتظار شما، اینکه مدیرعامل هستید باعث نمیشود هر دستوری که دلتان میخواهد به دیگران بدهید (حتی اگر آن را مناسب سازمان میدانید). مقاومتها و چالشهای زیادی وجود دارد که قبلاً آنها را ندیدهاید.
3-خیلی سخت است که بفهمید واقعاً درون شرکت چه میگذرد؛ چون اطلاعاتی که به دستتان میرسد اغلب از صافی همکارانتان گذشته است. ضمن اینکه خودتان هم از جبههی عملیاتی دورتر شدهاید و دیگر به شکل مستقیم، دستی در آتش کارها ندارید.
4-در هر لحظه با هر کلام و کار و اقدامتان (یا هر اقدامی که انجام نمیدهید و حرفی که نمیزنید) در حال ارسال پیام به دیگران هستید.
5- شما بالاترین فرد مجموعه و رئیس واقعی نیستید؛ مدام باید با هیأتمدیره دست و پنجه نرم کنید.
6-(در شرکتهای سهامی عام با خُردهسهامداران فراوان) هدف شما نمیتواند تأمین رضایت سهامداران باشد. برخلاف آنچه در کتابها خواندهاید یا قبلاً فکر میکردهاید، سهامداران بورسی، اغلب سهام شرکتها را برای مدت نسبتاً کوتاه یا میانمدت نگه میدارند. اما شما باید شرکت را در بلندمدت موفق کنید و این الزاماً منافع کسانی را که دغدغهی کوتاهمدت و میانمدت دارند تأمین نمیکند.
7-شما هنوز انسان هستید؛ و باید با تمام ضعفها و محدودیتهای انسانی خود (از جمله انرژی محدود و ناتوانی در ایجاد تعادل میان بخشهای مختلف زندگیتان) دست بهگریبان باشید.
به عنوان یک مدیر باید به برندسازی شخصی خود توجه ویژه داشته باشید !